شروع این موج تغییر سبک زندگی چه زمانی است؟ با چه آثار و بنیه های فکری در ایران پیاده شده و در حال پیاده سازی است؟ چه پیامدهای مثبت و منفی اجتماعی و سیاسی داشته است؟ و راهکارهای رفع آسیب های آن چیست؟ این یادداشت تلاش می کند به این سوالات به صورت فشرده پاسخ دهد.
ریشه اپیکوریسم و لذت گرایی مطلق را معمولا به "اپیکور"، فیلسوف شادکامی در یونان قبل از میلاد نسبت می دهند. عصاره تفکر وی آن بود که برتری انسان نسبت به موجودات زنده دیگر در این است که می تواند با استفاده از ابزار فکری خود، عالی ترین لذت را برای زندگی خود تأمین کند.
اما اپیکوریسم در اپیکور منحصر نماند. از قرن نوزدهم، جریانی در غرب بر پایه همین تفکر، شروع به بازتولید نمود که میتوان سرمنشا آن را در آموزه های "ژوزف مورفی" دید.
حوزه ترجمه و نشر ایران، از دهه هفتاد بدین سو، به تدریج با انتشار آثار نویسنده ها و سخنرانان انگیزه بخش جهانی و همفکران و پیروان مورفی اشباع و تغذیه شد. آثاری از وین دایر، آنتونی رابینز، برایان تریسی، روندا برن، ناپلئون هیل، استیون کاوی، دیل کارنگی، رابرت کیوساکی، اندرو کارنگی و پائولو کوئیلیو که همگی با همین محتوا و نگرش به تدریج وارد عرصه نشر و فکر و فرهنگ ایران شده اند. کتاب هایی همه فهم و عامهپسند، (اصطلاحا کتب تجاری روان شناسی) که هر فردی با هر میزان سواد میتواند بسیاری از این کتابها را بخواند، بفهمد و به دلیل القای انرژی مثبتی که در اینگونه کتابها موج میزند، از خواندن آن لذت ببرد.
"انرژی خدایی"، "انرژی کائنات"، " تفکر مثبت بدون تلاش"، "لذت گرایی و سرخوشی" و "خودگرایی"، و نیز نسخه نویسی روان شناسانه بر پایه تجربه شخصی (و نه اصول علمی) وجه مشترک همه این آثار است.
این افراد اگر چه ایده های مختلفی را از جمله در روان شناسی و روش های موفقیت و مدیریت و.. مطرح کرده اند، اما یکی از بخش های اصلی اندیشه و آثار آنها، تعلیمات باطنی و برنامه تغییرات روحی و معنوی است. از همین رو، یا به شکل غیرمستقیم بسترساز عرفان ها و معنویت های انحرافی بوده اند و یا مستقیما با ایجاد برخی مکتبها و عرفانهای کاذب با تکیه بر آموزههای کتب روانشناسی موفقیت و مثبتاندیشی، موج مضاعفی در دین زدایی از درگاه روان شناسی را رقم زده اند.
آنها به ظاهر برنامه موفقیت و سعادت عرضه می کنند، اما در بعدی وسیع تر، تفسیرهای جدید از خدا، هستی و کائنات و در نتیجه سبک جدیدی از تفکر و زندگی ارائه می دهند.
1. پیام آوران "انرژی به جای خدا"
ژوزف مورفی
ژوزف مورفی Joseph Murphy) ) (1898-1981) کشیش، روانشناس، ذهن شناس و نویسنده زبده آمریکایی که تا زمان مرگش به مدت 28 سال، هر یکشنبه با سخنرانی های خود، افکار و دیدگاه های خود را ترویج می کرد. اساس تفکر او، جایگزینی "انرژی" و "قدرت ذهن بشر" به جای "خدا" به عنوان قدرت لایتناهی و نیروی محرکه هستی بود؛ او انرژی را منشا تحول در زندگی انسانها می نگریست.
"قدرت فکر" (در برخی ترجمه ها با عنوان "قدرت ذهن نیمه هشیار")، و "قدرت پول" دو کتاب معروف مورفی است. قدرت فکر، در قالب خاطرات، داستان های عامیانه، نصیحت و پند و اندرز و دستورات روان شناسی، عقاید خود را بیان می کند. بخشی از کتاب، بدین صورت است: «دست به دعا برداشتن صرفا قبولاندن درخواست خود به ذهن است و همین عامل مثبت، جنبه های منفی ضمیر را از بین می برد و راه گشایی می کند... می گویند یک روز که عیسی مسیح به خانه برگشت جماعتی از کوران را منتظر خویش یافت. به کنار ایشان رفت و سوال کرد: شما خیال می کنید که من قادر خواهم بود به شما بینایی ببخشم؟ جملگی پاسخ مثبت دادند. آنگاه با دست چشمانشان را لمس کرد و گفت: تا چه اندازه ایمان داشته باشید. کوران همگی شفا یافتند و بینایی خویش به دست آوردند. مسیح خطاب به ایشان گفت: زنهار که از این واقعه چیزی به کسی مگویید! .. اینک خوانندگان این کتاب می دانند که او چگونه توانسته بود با استمداد از نیروی تلقین ضمیر خفته کوران را به تحرک وادار سازد و با همکاری این نیروی باطنی بیماریشان را شفا دهد. ایمان بیماران عامل شفادهنده و درونی است که معجزاتی شگرف انجام می دهد و دعاهایشان را اجابت می کند و چه بسا در طول قرون و اعصار هزاران هزار بیمار رو به مرگ با همین روش درمانی ساده معالجه شدند و از کام مرگ رستند.» (قدرت فکر، ص 73)
این جملات، به خوبی بیانگر روح کتاب و آثار مورفی هستند. عصاره گفته های او این است: این خدا و دوستان خدا نیستند که شفا می دهند و معجزه می کنند، بلکه این قدرت ذهن بشر و تلقین است که شفا می دهد و معجزه می کند. به عبارت دیگر، خدایی در کار نیست. خود تو خدا هستی!
قدرت فکر به عنوان اولین کتاب مورفی، در سال 1370 در ایران ترجمه و منتشر شد و پس از آن، بیش از ده ها بار تجدید چاپ شد. دیگر نوشته های مورفی از قبیل "قدرت ذهن نیمههوشیار"، نیز پس از آن به شکل گسترده به عرصه نشر کتاب در ایران راه یافت.
وین دایر
وین دایر (Wayne Walter Dyer) (1940-2015) نویسنده امریکایی که تحت عنوان "نویسنده کتابهای خودیاری" معرفی می شود، نفر بعدی این حلقه فکری است که در سال 1987 به عنوان بهترین سخنران امریکا شناخته شد. کتاب "قلمرو اشتباهات شما" (با عنوان "چگونه شخصیت سالمتر بیابیم؟" در ترجمه فارسی) از دایر، یکی از بالاترین فروش کتابها در تاریخ است و کتاب دیگرش یعنی "عرفان داروی دردهای بی درمان" پرفروشترین کتاب در دو سال پیاپی در ایالات متحده بوده است . "ندای درونی" و "خود حقیقی" نیز از دیگر کتابهای معروف اوست. در سال 2011 مجله watkins magazine وین دایر را سومین انسان معنوی تاثیر گذار در دنیا معرفی کرد.
دغدغه وین دایر حل مشکلات فکری و اخلاقی جامعه دور از معنویت آمریکا با یکسری جهان بینی های معناگرا و توصیه های اخلاقی است . او از سردمداران نوعی معنویت انسان گرایانه است که در آثارش از "خدا" هم نام می برد اما برداشت او از "خدا"، همان خدای مکاتب توحیدی و الهی نیست. خدایی که او معرفی می کند، خدایی است در خدمت انسان مدرن و نه برعکس. نظام توحیدی وی، نظامی حدّاقلی است که فقط به قبول خداوند پرداخته و از خدا فقط به پذیرش آن، در پارهای از ساحتهای وجودیِ انسان بسنده میکند. به همین دلیل با اعتراف به این که «ما بخشی از نظام هوشیار جهان هستیم و با هدفی جهانی به اینجا آمدهایم» (خود حقیقی، ص 26)؛ اضطراب و استرس را به عنوان درد اصلی بشر امروز معرفی میکند (راه حل معنوی، ص 41) و هدف را شادی و لذت و کامیابی میداند. توضیح وی درباره درد معنوی بشر، بازخوانیِ همان مشکلات روانی انسان معاصر است؛ بنابراین، خدای دایر برای رفع اضطراب، نگرانی، خجالت، عصبانیت و ترس وارد زندگی میشود، نه برای اقناع میل خداجویی بشر و ارضای فطرت خداخواهی او(معنویت، ص 104 ؛ ندای درونی، صص54 و 56و 137 و 165)
پیام اصلی آثار او از جمله در کتاب "ندای درونی" در یک جمله خلاصه میشود: «کافی بودن ندای درون برای سعادت انسان». با همین ایده غلط او، پیامبران الهی از صحنه هدایت و ارشاد جامعه کنار گذاشته می شوند و صرفاً «پیامبری درونی» به صحنه می آید که خدا را هم در خدمت اهداف خود به کار می گیرد.
خدایی که دایر معرفی میکند، خدایی است در خدمت انسان بحرانزده مدرن؛ نه خدایی که بشر باید در خدمت او و در مسیر اطاعت از او قرار گیرد. به تعبیری، نگاه او به خدا، «نگاهی ابزارگرایانه» است نه «توحید محوری» و «عبودیت».
از اینروست که وی اساساً ایده رستاخیز را مطرح نمیکند و با ارائه تصویری مبهم از حیات روح، زندگی پس از مرگ را در هالهای از ابهام رها کرده، بهشت را امری درونی معرفی میکند! (عرفان، ص 59)
در آثار وین دایر، مدیتیشن، یوگا و مراقبههای هندی، جانشین عبادت در ادیان الهی شده و اصولاً در نگاه او، مدیتیشن همان عبادت است که به معرفت درونی منتهی میشود . وی میگوید:
اگر میخواهید به تمرین مدیتیشن بپردازید، آن را به تمام معنی انجام دهید و سعادت و خوشی را در خلوت این عمل ببیند و اگر بخواهید میتوانید نام دعا برآن بگذارید و آن را به عنوان گفتوگو با خداوند تلقّی کنید.(خود حقیقی، ص 159)
معنویت وین دایر، معنویتی دین ستیز است و اندیشه های او، نه یک اندیشه منسجم و برخوردار از جهان بینی منطقی، که ترکیبی از نظریات دیگر دانشمندانِ معنویت گراست، از عارف نماهای دنیای امروز گرفته تا شخصیتها و عرفای اسلامی. از سای بابا و کریشنا مورتی تا ماندلا و یونگ و مولوی و خیام.
تاکنون تمامی کتاب های وین دایر در ایران ترجمه شده است و از پرفروش ترین کتاب ها به شمار می رود.
ادامه دارد....